بهترین راهبرد های بازاریابی دنیا : 4 روش آرمانی : مدیر بازاریابی باید استراتژیست باشد – دناکو -. مدیر بازاریابی باید بهترین راه حل های بازاریابی را پیدا کند و با پروا به شرایط داخلی و بیرونی راهبرد های متناسب را برای پیشبرد بازاریابی و فروش به شغل ببندد. مقالات دناکو در این زمینه را مطالعه نمایید.
بهترین استراتژی های بازاریابی گیتی : 4 روش ایده آل
بهترین استراتژی های بازاریابی گیتی : 4 شیوه ایده آل
(به نقل از دنیای اقتصاد) برند تیمبرلند را از بچگی میشناسم. پدرم احد از طراحان برجسته کفش بود که در این کارخانه سرشناس کار میکرد. تیمبرلند برای من معنای خاصی داشت و رابطه منحصربهفردی با این برند داشتم اما من در این حس تنها نبودم. تیمبرلند برای همه همنسلهای من یک برند خاص و بامعنا بود.
اما در یک دوره این برند مسیر خود را گم کرد و برای اینکه به دوران رشد خود بازگردد، یک مدیر بازاریابی را استخدام کرد که تمرکز اصلی خود را بر گوش کردن به مشتریان قرار داده بود لغایت بفهمد خواسته واقعی آنها از برند تیمبرلند چیست. به هر حال، گوش کردن به تنهایی کافی نیست. در حقیقت، اگر مراقب نباشید، این کار نوعی نزدیکبینی به همراه میآورد. به همین دلیل است که مدیران بازاریابی باید چهار طریق رهبری را اتخاذ کنند و برای اجرایی کردن آنها نقطه مرکزی نیرو خویش را بشناسند و مهارتهای خویش را حول این چهار شیوه متناسبسازی کنند.
سبک اول: مدیران بازاریابی بازار محور که روی صدای مشتریان سرمایهگذاری میکنند.
مدیران بازاریابی بازار محور زیاد خوب به صدای مشتری گوش میدهند. آنها پیروان مشتری هستند و این تفکر را دارند که برای خدمت به مشتری باید نهایت طاقت خود را بهکار گرفت. جیم دیوی (Jim Davey)، مدیر بازاریابی جهانی تیمبرلند نمونه این گونه مدیران است. دیوی پس از یک دوره رکود کمک کرد این برند به جایگاه اولیه خود بازگردد. چگونه؟ با گوش کردن به مشتری. به گفته دیوی، مشتریان برای لباسها و تجهیزات کوهنوردی سراغ تیمبرلند نمیآمدند، بلکه آنها محصولات شیکی میخواستند که بتوان برای کوهنوردی هم از آنها بهرهگیری کرد. گوش کردن به مشتری به دیوی آموخت که تیمبرلند برند مشتاقان کوهنوردی در شهرها است. این دیدگاه به نوآوریهای جالبی در فرآوری فرآورده منجر شد.
مدیران بازاریابی بازار محور
مدیران بازاریابی بازار محور به مشتری گوش میدهند. ولی مهمتر آن است که بین گوش کردن و نوآوری تعادل برپایی میکنند. بهطور کلی، همانطور که دیوی اشاره کرده، مشتریان لزوما مبتکر یا رویاپرداز نیستند.
سبک دوم: مدیران بازاریابی عملگرا که کار بازاریابی را مثل یک کسبوکار حلقه بسته سپریدن میدهند.
مدیران بازاریابی عملگرا بر شکاف بین هزینههای بازاریابی و نتایج کسبوکار متمرکز میشوند. آنها پافشاری دارند با اثبات ارزش شغل خویش درآمد کسب کنند. این یعنی به کارگیری دادهها و تحلیلهای پیچیده و تکنیکهای اختصاصی برای کمک به صریح شدن این سوژه که کدام سرمایهگذاریهای بازاریابی برای کسبوکار مفیدند و کدام نیستند.
کلی استوبا (Clay Stobaugh)، مدیر بازاریابی کمپانی جان ویلی اند سانز (John Wiley & Sons)، یک مدیر بازاریابی عملگرا است. او رهبر بازاریابی ابزار-محوری است که سازمان بازاریابی جهانی خویش را به عنوان «مرکز درآمد بازاریابی» بازسازی کرده و ابزارها، بهترین فعالیتها و آموزش را در این سازمان جهانی اشاعه میدهد. استوبا میگوید «همه باید در این فرمایش که بازاریابی مسوول نتایج مالی کسبوکار است، صراحت داشته باشند.» از عقیده استوبا درستی تنها در دادهها چکیده میشود.
مدیران بازاریابی عملگرا
مدیران بازاریابی عملگرا مکالمات کاری را از معیارهای کار و جنبش (مثل شدامد سایت و میزان منازعه مخاطب) و معیارهای بیارزش (مثل تعداد لایکها یا پیروان یک سایت)، به معیارهای کسبوکار (مثل میزان جذب مشتری، رشد سازمان و سودآوری) تغییر میدهند. آنها به این فهم رسیدهاند که چگونه میتوانند حلقه هزینههای بازاریابی را ببندند الی ارزش خویش را بهطور موثری اثبات کنند.
سبک سوم: مدیران بازاریابی اجتماعی که داستان میگویند و به دیگران هم القا میکنند که اینگونه رفتار کنند.
مدیران بازاریابی اجتماعی همچون مدیران بازاریابی بازارمحور به مشتری گوش میدهند. ولی بر خلاف آنها که پیشه خود را پیش درآمد با محصول شروع میکنند، مدیران بازاریابی اجتماعی کار خویش را با داستانگویی شروع میکنند. پافشاری آنها بر فروش ایده و داستانگویی است لغایت بتوانند محصولات را بفروشند. آنها شغل خویش را با چیزی که مجبورند آن را بفروشند آغاز نمیکنند، بلکه با چیزی که برای مخاطب نامعلوم است پیش درآمد میکنند.
جاناتان بچر (Jonothan Becher) مدیر بازاریابی کمپانی SAP، یک مدیر بازاریابی اجتماعی است. او بسیاری از نکتههای سنتی بازاریابی بنگاه به بنگاه (B2B) شرکتهای بزرگ را به چالش میکشد و آنها را پیچیده و خستهکننده میداند. بچر یادآوری میکند؛ «این ساختمانهای شیشهای بزرگ نیستند که نرمافزار میخرند، بلکه ملت هستند.»
مدیران بازاریابی اجتماعی
مدیران بازاریابی اجتماعی محصولات را به قهرمانان داستانهای خویش تبدیل نمیکنند، بلکه ایدههایی را کبیر میکنند که بیننده میتواند فهم احسان از آنها داشته باشد.
سبک چهارم: مدیران بازاریابی رویاپرداز که فراتر از صدای مشتری را در نظر میگیرند.
مدیران بازاریابی رویاپرداز با دنیایی از احتمالات که در رویاهای خودشان میپرورانند، شغل میکنند. آنها توسط مجموعهای نیرومند از ارزشها و عقاید هدایت میشوند. استیو جابز با اینکه از نظر فنی یک مدیر بازاریابی نبود، اما بهترین مثال این گونه مدیران بازاریابی رویاپرداز محسوب میشود.
مدیران بازاریابی رویاپرداز
بهترین راهبرد های بازاریابی دنیا : 4 روش آرمانی : مدیر بازاریابی باید استراتژیست باشد. مدیر بازاریابی باید بهترین گذرگاه حل های بازاریابی را پیدا کند و با توجه به شرایط داخلی و بیرونی راهبرد های متناسب را برای پیشبرد بازاریابی و فروش به پیشه ببندد. مقالات دناکو در این مقوله را مطالعه نمایید.
دیگر نمونههای مهم مدیران بازاریابی رویاپرداز و موفق، در رویاپردازی خویش به اندازه جابز سرسخت و احساسی نیستند. این مدیران بازاریابی از چیزهای پوچ الهام نمیگیرند. همانطور که «دیوی» گفته بود، این مدیران کار خود را با خط مبنای بازار محوری شروع میکنند که آن را از طریق بصیرت، الهامگیری و شادیهای غیرمترقبه گسترش میدهند. آنها دستور میدهند دادههای بازار بر تصمیمگیریهایشان کارایی بگذارد، ولی همچنین بر احساسات آنی هم حساب میکنند. بهطور کلی، از عقیده «دیوی»، مصرفکنندگان به شما نمیگویند که در یک افق پنج ساله، چه روندی روحشان را تحریک میکند. این وظیفه مدیران بازاریابی است که آن را کشف کنند. با اینکه هر یک از این الگوها مدلهایی برای کامیابی ارائه میکنند، ولی بهترین مدیران بازاریابی مثال مجسم کل این سبکها هستند. در واقع این مدیران قدرتی چندگانه را در خویش پرورش دادهاند. این کار با شناخت نقطه مرکزی قدرت شما و سعی برای برپایی مهارتهایی که با هر یک از این سبکها همخوانی داشته باشد، شروع میشود.
بهترین استراتژی های فروش و بازاریابی چیست؟ |
باشگاه فوتبال لیورپول با بهره گیری از هوش مصنوعی و علوم داده در طول مسابقات به نتایج چشمگیری دست یافته است. با بررسی بیشتر خبر با تکراتو همراه باشید!
«یورگن کلوپ»، سرمربی تیم فوتبال لیورپول، از تحلیل دادهها به سود تیمش استفاده میکند. در هنگام بازی مهارتهای فوتبالی تنها مهرهی برنده نیست. علم تحلیل داده هم اکنون نقش بزرگی در دنیای فوتبال بازی میکند و بهنظر میرسد که لیورپول از این راه به موفقیت رسیده است.
در این فصل این باشگاه حداقل هفت گل کمتر از سایر تیمهای لیگ برتر خورده است. بیشتر باشگاههای فوتبال دارای مجریان تحلیلگر داده هستند. گفته میشود تعداد بسیار کمی از تیمها از داده و اطلاعات خود بهاندازهی لیورپول بهره میبرند. در ادامه این گفتار با تکراتو همراه باشید!
مفهوم کنترل بازی برای لیورپول بدان معنی است که از کدام قسمتهای زمین برای استفاده در هر زمان معین بهترین استفاده را بکنند. اعضای این تیم اکنون مدتی است که از تحلیل دادهها استفاده میکنند. در یکی از بازیهای فصل جاری در مقابل اورتون، این تیم تنها با یک پاس بلند ساده موفق شد مهاجم خود را در موقعیت تک به تک با بازیکن حرف قرار دهد.
«ایان گراهام»، مدیر کل بخش تحقیقات در این باشگاه، دارای دکترای فیزیک نظری است و بازیکنان و روندهای ورزشی را با استفاده اعداد ارزیابی میکند. این امر باعث شده است که قرمزها درک درستی از آنچه کنترل زمین نامیده میشود، بدست آورند. تصویر زیر نمایی از بصریسازی زمین بازی را نشان میدهد که در آن فضاهایی که هر بازیکن پوشش میدهد مشخص شدهاند.
تصاویری مانند تصویر زیر نیز نشان میدهد در هر زمان مشخص از بازی از کدام یک از فضاهای زمین میتوان بهترین استفادهی ممکن را برد. تجزیه و تحلیل صحیح در همه رشتههای ورزشی یکی از مهمترین عناصر در تعیین نتایج بازیهاست و علوم مختلف نقش اساسی در این امر ایفا میکنند.
بازیکنان این تیم با استفاده از دادههای گرافیکی، میتوانند چگونگی بهرهبرداری بهتر از زمین را ببیند. این تیم میتواند بفهمد که چگونه هر عملکرد روی زمین بر احتمال رسیدن به گل آنها تأثیر میگذارد. میزان اعتماد و استفاده این تیم و کادر فنی به تحلیل داده توسط کامپیوتر هنوز معلوم نیست، ولی با توجه به اینکه این تیم از سال قبل تنها یک باخت در بین نتایج خود داشته است، میتوان باور داشت که پای هوش مصنوعی در میان است.
سرعت اینترنت نسل ششم (6G) چقدر خواهد بود؟ تحقیقات جدید محققان چینی پاسخ این سوال را پیدا کرده است. در ادامه با ما همراه باشید.
ما به تازگی در حال دستیابی اینترنت نسل ۵ هستیم، اما چین در حال حاضر به دنبال اینترنت نسل ششم است. وزارت علوم و فناوری چین اخیراً اقدامات مقدماتی برای توسعه شبکه اینترنت خود در آینده را آغاز کرده است. چین دو گروه برای نظارت بر تحقیقات در مورد اینترنت نسل ۶ استخدام کرده است. یکی از این گروهها از چندین مدیر وزارتخانههای مربوط به تکنولوژی تشکیل شده است.
محققان چینی مطالعات خود را بر روی اینترنت نسل ششم آغاز کردهاند و به نتایج قابل توجهای در خصوص سرعت اینترنت نس ششم یا سیکس جی (6G) دست پیدا کردهاند. با بررسی بیشتر این خبر با تکراتو همراه باشید.
پایههای این فناوری قبلاً گذاشته شدهاند و به عقیده برخی متخصصان، سرعت اینترنت نسل ششم میتواند به ۱ ترابایت در ثانیه یا تقریباً 8 هزار برابر سرعت اینترنت نسل 5 (5G) یا فایوجی برسد.
آنها وظیفه پشتیبانی از تلاشهای گروه دوم را دارند که کاملاً فنی است. گروه دومی شامل ۳۷ متخصص از دانشگاهها، موسسات تحقیقاتی و شرکتهای فناوری است. با توجه به اینکه اینترنت نسل ۵ هنوز در مراحل ابتدایی خود است، ممکن است کار بر روی اینترنت نسل ششم منطقی بهنظر نرسد.
شبکه 5G چیست و چه سرعتی دارد؟ همه چیز درباره 5 جی و اینترنت نسل پنجم
ولی باید به یاد داشت که حدود ۱۰ سال طول میکشد تا یک شبکه نسل جدید توسعه یابد. با توجه به اینکه نخستین مراحل بهرهبرداری اینترنت نسل ۶ برای سال ۲۰۳۰ برنامه ریزی شدهاست، این زمان بندی کاملاً منطقی به نظر میرسد.
از نظر تئوری، شبکههای اینترنت نسل ششم با توجه به گفتههای دکتر «مهیار شیروانی مقدم» از دانشگاه سیدنی، میتوانند سرعت حداکثر ۱ ترابایت در ثانیه یا ۸۰۰۰ گیگابایت بر ثانیه را ارائه دهند. این شبکهها انواع کاملاً جدید از استفادههای اینترنتی را ممکن خواهندکرد و بعد از آن روابط انسان با فن آوری متحول خواهد شد.
برای مثال، اینترنت نسل شش میتواند، چشم اندازهای جدیدی را حول ارتباط مغز و رایانه ارائه دهد. به عنوان مثال، میتوان از دستگاهها هوشمند توسط مغز خود استفاده کرد.
بهترین گوشی های 5G ؛ نسل پنجم شبکه در بهترین موبایل های 2019
در مورد استفاده روزانه از اینترنت، برای مثال، پخش نتفیلیکس با بالاترین کیفیت به۵۶ گیگابایت داده در ساعت نیاز دارد. با اینترنت نسل ۶، شما میتوانید بیش از ۱۴۲ ساعت فیلم با کیفیت بالا در هر ثانیه دانلود کنید. ولی با توجه به وضیعت کنونی اینترنت و تکنولوژی، محققان برای دستیابی به این هدف باید موانع مهمی را برطرف کنند.
«دکتر مهیار شیروانی مقدم» توضیح میدهد: «برای متخصصان، سرعت اینترنت نسل۶ نیاز به پیشرفتهای چشمگیری درعلم مواد، معماری رایانه، طراحی تراشه و استفاده از انرژی دارند. ما باید در مورد راههای پایدار برای تأمین همه این نیازها بدون صدمه زدن به زمین، فکر کنیم.»
از دلایل عمدهی از دست دادن یک مشتری، برخورد نادرستی است که با او میشود. نتیجهی بیتفاوتی در تصادف با مشتری، از دست دادن اوست. مشتریان، نحوهی برخورد شما را به خاطر میسپارند و این روزها به کمک فیسبوک، اینستاگرام و سایر افزار ارتباط جمعی، تجربیاتشان را با سایرین به اشتراک میگذارند. پس، داشتن یک فروشنده یا کارمند بیتفاوت کافی است تا نه فقط یک فرد، بلکه جمعی از نزدیکان او، برای همیشه، تصویر بدی از خدمات یا محصولات شما، در ذهنشان ثبت کنند. انتظارات و ارزشهای مشتریان نسبت به گذشته، اهمیت اکثریت یافته است، چون حیاتیترین سرمایهی یک کسب و کار، مشتریان آن است. از این رو، نحوهی برخورد صحیح با مشتری مهم است و این چیزی نیست که فقط اندک به رابطهی فروشنده و کارفرما با مشتری شود، بلکه همهی ما باید نحوهی تصادف درست با سایرین را بیاموزیم. همین که تلفن را زمین میگذارید، چشم از مانتیور رایانه برمیدارید و چشم در چشم مشتری، با دقت به حرفهایش گوش میدهید، پیام مهمی را به او منتقل میکنید و علاوه بر احترامی که برای خود مشتری قائل میشوید، ارزش خودتان و جایگاه محیط کاریتان را به او اثر میدهید. در این نوشتار با ۱۰ روش موثر در تصادف با مشتری آشنا شوید.
پرفروشترین کفشهای ورزشی مردانه
نحوه تصادف با مشتری
همهی ما میدانیم چه اتفاقی برای کشتی تایتانیک افتاد. نحوهی تصادف درست میتوانست جلوی آن تراژدی و از دست رفتن جان بیش از ۱۵۰۰ انسان را بگیرد. تصادف درست، همین نقش مهم را در مشاغل بازی میکند. وقتی از خوانندگان مجلهی CIO خواسته شد لغایت سه چیرگی برتر که به عقیدهی آنها، زیردستانشان به آنها دربایستن دارند، اسم ببرند، ۷۰ درصد از آنها، ارتباطات را گرد از آن مهارتها دانستند.
به روشهایی که در اینجا برای نحوهی صحیح برخورد با مشتری آمده است، دقت کنید:
۱. حرف سایرین را قطع نکنید
حرف دیگران را قطع نکنید، نحوه برخورد با مشتری
جَک فیلیپس، اپراتور بیسیم کشتی تایتانیک، پیام بیسیم ارسال شده از یک کشتی نزدیک به خود را نشنیده قطع کرد و به آنها گفت ساکت شوند. او با این بیاعتنایی، مانع شد آن کشتی موفق به ارسال این آگاهانیدن شود که تایتانیک در حال تقریبا شدن به یک کوه یخ است.
مراقب بریدن حرف سایرین باشید، به ویژه اگر آنها، مشتریان شما باشند. اگر هنگامی که مشتری در حال بیان یک دشوار است، حرفش را قطع کنید و شروع به توصیه دادن کنید، بی گمان او را ناراحت خواهید کرد. اگر برای قطع حرفهای مشتری، اجباری دریافتن میکنید، حداقل به سراغ اصل مطلب بروید و به فرد روبرو بگویید که نظرتان دربارهی ایدهی اصلی او چیست. با این روش، فرد روبرو کمینه میتواند عقیده شما را تأیید یا تصحیح کند و در هر صورت، در وقت صرفهجویی میشود.
۲. در برخورد با مشتری با جدیت به حرفهای او گوش دهید
آیا لغایت به حال هنگام گفتگو با کسی، احساس کردهاید که تصور تمام مدت با دیوار حرف زدهاید؟ احتمالاً آن فرد حرفهای شما را شنیده باشد، ولی اصلا نشانهای بروز نداده است. سعی کنید خودتان چنین کاری را با سایرین نکنید. اثناء بستگی برپا کردن با دیگران، اطمینان فرد مقابل از اینکه شما به حرفهایش گوش میدهید، مهم است. به همین دلیل، در تبادل نظر با فرد مقابل، مشارکت کنید و به سخنان او از راه تکان دادن راز و گفتنِ «میفهمم!» و یا بازگویی گفتههایش واکنش نشانه دهید. با این کار، هم درک خودتان را از مطلب گفته شده بالا میبرید و هم روی فرد مقابل تأثیر بهتری میگذارید.
۳. از سوالات منفی اجتناب کنید
فرض کنید به یک مشتری بگویید: «برنامهی وُرد را نصب نکردید؟» و او پاسخ دهد: «بله!» هدف او از بله گفتن چیست؟ بله، شما درست میگویید. برنامهی وُرد را نصب نکردهام یا بله، برنامهی وُرد را نصب کردهام؟
سوالاتی که در آنها افعال منفی به شغل رفته است، فرد مقابل را گیج میکند. بهتر است در جهت نحوهی درست برخورد با مشتری، افعال منفی را از جملات حذف کنید و مثلا بگویید: «برنامهی وُرد را نصب کردید؟» یا یک سوال باز بپرسید: «چه نرمافزارهایی را نصب کردهاید؟» اگر مجبور به به کارگیری افعال منفی هستید، سوالتان را اینگونه مطرح کنید: «شما برنامهی وُرد را نصب نکردید، درست میگم؟»
۴. در ارائهی اطلاعات فنی دقت کنید
دقت در ارائه اطلاعات، شیوه برخورد با مشتری
احتمال دارد اطلاعات فنی مشتریان از شما کمتر باشد. بنابراین، هنگام توضیح این مسائل به آنها مراقب باشید. اگر از واژه ها مخفف بهرهگیری میکنید، حتما به معنای آنها دقت کنید. یک کلمهی مخفف میتواند دو معنی متفاوت داشته باشد، حتی در زمینه IT (فناوری اطلاعات)، برای مثال، ASP هم به معنای «صفحههای سرور فعال» و هم به معنای «نقطهی تماس بینالمللی» است. مراقب این اشتباه باشید: سعی کنید نه بیش از کران تخصصی صحبت کنید که فرد مقابل متوجه صحبتهای شما نشود و نه همانند بچهها با طرف مقابل گفتگو کنید. نحوهی صحیح برخورد با مشتری بدین نوع است که هنگام گفتگو با وی در چشمان او نگاه کنید و مراقب ایما و اشاراتی باشید که نشانه میدهد او متوجه حرفهای شما نشده است. اگر لازم بود از آنها بپرسید که آیا متوجه قصد شما میشوند.
۵. برای کالبدشناسی مفاهیم فنی از سنجش استفاده کنید
یک طریق خوب در تصادف با مشتری برای توضیح مفاهیم فنی، به کارگیری سنجش است. اگرچه سنجش محدودیتهایی دارد، در روشنگری یک ایدهی غریب در برابر یک ایدهی آشنا، به شغل میآید. یکتا از بهترین مقایسههایی که تاکنون شنیدهام، مقایسهی بارو آتش (firewall) با یک کارمند بانک است. وقتی وارد بانک میشوید، مستقیم به سمت گاوصندوق نمیروید و پولتان را برنمیدارید، بلکه نخست به سمت احد از باجههای بانک میروید لغایت کارمند بانک هویت شما را با بررسی کارت شناسایی، تأیید و اعلام کند جهت برداشت، چه مقدار پول در حساب شما موجود است. سپس مبلغ درخواستی را به شما میدهد و شما از بانک خارج میشوید.
۶. به جای جملات منفی، از جملات مثبت استفاده کنید
مشتریان شما اغلب علاقهمند تواناییهای شما هستند الی محدودیتهایتان. به بیان دیگر، بیشتر علاقهمند کاری هستند که میتوانید اتمام دهید، نه کاری که نمیتوانید سپریدن دهید. شیوهی صحبت کردن شما با آنها، روی برداشت آنها از شما و سازمانی که در آن مشغول به شغل هستید، نشانه میگذارد. شما به عنوان یک فرد یا عضوی از یک سازمان، از حیث آنها، یا هموار کننده هستید، یا راهبند. پس، برای مثال به جای اینکه بگویید: «نمیتوانم به شما کمک کنم، مگر اینکه از سیستم بیرون شوید.» بگویید: «لطفا از سیستم خارج شوید تا من بتوانم به شما کمک کنم.» با استعمال جملات مثبت، منظورتان را هم راحتتر به فرد روبرو منتقل میکنید.
۷. مراقب واژه ها و عباراتی باشید که اشتباه برداشت میشوند
کلماتی که اشتباه استحصال میشوند، تصادف با مشتری
گاهی اوقات حرفی را بدون هیچ منظوری میگوییم، اما طرف روبرو اشتباه استحصال میکند. هدف ما یک چیز است، اما شیوه بیان یا اراده کلام ما به گونهای است که چیز دیگری را به طرف مقابل منتقل میکند. برای نمونه، در زبان چینی، صدای «ma» اگر با لحن بلند ادا شود، به معنای والده زن (یا مادر شوهر) است، اما اگر لحن ادای آن، افت و خیز داشته باشد، به معنای «اسب» است.
در تصادف با مشتری هرگز فرد مقابل را طوری خطاب نکنید که دریافتن تهدید یا خوارداشت کند و حالت دفاعی خود بگیرد. مثلا به جای گفتن: «صدایت ضعیف است، نمیتوانی بلندتر حرف بزنی.» بگویید: «من صدایت را نمیشنوم!» مشکل سایر مربوط به کلیگویی است که سبب میشود ذهن شنونده از سوژه اصلی منحرف شود. فرض کنید به فرد روبرو بگویید: «مردم سرشان نمیشود چه کار کنند!» فرد روبرو شدنی است انگار کند منظور شما از «مردم» خویش او است. بهتر است در این مواقع استعمال «بلانسبت شما» یا «به استثنای شما» را فراموش نکنید.
اگر کسی مضطرب است، یکی از بدترین کارها این است که به او بگویید: «آرام باش!» چه بسا این شیوه، نصف درصد مواقع جواب دهد، اما به طور کلی اوضاع را از آنچه هست بدتر میکند.
به طور کلی، قبل از سخن گفتن اندیشه کنید. من نمیگویم دائم باید مؤدب و سیاستمدار باشید. برخی مواقع اوقات لازم است بعضی افراد را تنبیه کنیم (البته به چهره کنایی). با هستی این، قبل از اینکه چیزی بگویید، گزینههای سایر را بسنجید. به نقل از یک ضرب المثل:
«کسی که مراقب زبان خود است، خودش را از مصیبت بعید نگه میدارد.»
۸. یادتان باشد مشتریان به دشواری ها فنی واکنشهای احساسی نشان میدهند
وقتی مشتری یک دشوار فنی دارد (مثلا با پرینت اخذ مشکل دارد)، یادتان باشد، تقریبا همش به مشکلش واکنش احساسی هم نشانه میدهد. بسته به اهمیت موضوع و مسئلهی زمان، این واکنش احساسی میتواند یک ناراحتی ساده یا یک وحشت کامل باشد. نمیگویم مجبورید در این شرایط مانند دکتر فیل (Dr.Phil) رفتار کنید، بلکه میگویم شناخت و اهمیت دادن به این واکنشهای احساسی مهم است. اگر فقط کاری که از شما برمیآید این است که سخت فنی او را حل کنید و به سراغ کارهای دیگرتان بروید، گمان کردن دارد مشتری کماکان مضطرب و آشفته باقی بماند.
آداب رفتار با مشتری و جملات بازاریابی و فروش |
در این موارد، صرفا بگویید: «مایهی دردسره، اینطور نیست؟» یا «متنفرم وقتی این مشکل برای منم قبل میاد.» گفتن این جملات مایه میشود مشتری دریافتن بهتری نسبت به موقعیت پیدا کند و احتمالا برداشت مثبتی هم از شما خواهد داشت.
بعد از این که یک کمپانی مطرح اسمارت فون و یا تبلت جدید خود را معرفی میکند، سایتها و افراد مختلف شروع به کار میکنند تا بلکه به هر طریق ممکن بتوانند این فرزند تازه متولد شده را از آببندی درآورند و به کارهایی نظیر تست ضربه، تست چکش، تست آبجوش و… میپردازند.
در این میان برخی از تستها مهم هستند و کاربر میتواند با کمک آنها از توانایی دستگاه مطلع شود اما برخی دیگر چندان اهمیتی ندارند و کمکم تبدیل به تفریحی برای آزمایش کنندگان شدهاند. تست سقوط میتواند کاربر را از این که دستگاه وی تا چه حد در برابر ضربات مقاوم است، مطلع کند اما تست سقوط از ارتفاع فضا چطور؟ آیا کاربر دستی به بلندای 100 هزار فوت دارد؟
اخیرا تولید کننده کاورهای محافظ Urban Armor Gear در اقدامی تبلیغاتی آیفون 6 را در یکی از قابهای محافظ خود قرار داده و به همراه دو عدد دوربین GPro و یک GPS با کمک یک بالون به فضا فرستاده است تا از آنجا تست سقوط را انجام دهد.
بالون به همراه آیفون 6 به استراتوسفر در ارتفاع 100 هزار فوتی میرسد تا دمای 71- درجه و سرعت باد 70 مایل در ساعت را تجربه کند و سپس با سرعت 150rpm به زمین باز گشته و رکورد تست سقوط را میشکند. شما را دعوت به تماشای این تست سقوط عجیب میکنیم.
[aparat]http://www.aparat.com/v/soUvz[/aparat]
همانطور که مشاهده کردید، معلوم نشد که آیفون 6 سالم مانده است یا خیر اما آزمایش کنندگان مدعی شدهاند که بعد از شارژ مجدد باتری، گوشی به خوبی کار کرده است!
منبع:
https://itresan.com/58201/the-ultimate-iphone-6-drop-test-from-space/